معنی ساز کلیسا

حل جدول

تعبیر خواب

کلیسا


اگر درخواب بیند که در کلیسا شد و سوی قبله اسلام نماز کرد، دلیل که توبه از گناه کند و دینش قوی شود به سبب آن که کلیسا جای عبادت است. - محمد بن سیرین


۱ـ اگر در خواب کلیسایی را در نقطه ای دور ببینید، دلالت بر آن دارد که از خواسته هایی که مدتی به دنبالش بودید نومید خواهید شد.

۲ـ اگر در خواب ببینید که با آشفتگی داخل کلیسا می شوید، دلالت بر آن دارد که در تشییع جنازه کسی شرکت می کنید.

۳ـ اگر در خواب کلیسا را در محلی مخروبه ببینید، نشانه آن است که امیدها و نقشه هایتان نقش بر آب خواهد شد.

۴ـ اگر خواب ببینید کشیشی مانع ورود شما به کلیسا می شود، نشانه آن است که شما از دست دشمنان خود می گریزید.

۵ـ اگر دختری در خواب ببیند که وارد کلیسا می شود، علامت آن است که در آینده سخت بیمار خواهد شد. اما اگر ببیند که هنگام داخل شدن به کلیسا با کشیشی حرف می زند، بعدها از طرف دوستان خود به خاطر نادرست بودن رفتارش مورد انتقاد و سرزنش قرار می گیرد. - آنلی بیتون

لغت نامه دهخدا

کلیسا

کلیسا. [ک ِ] (اِ) مخفف کلیسیا است که جای پرستش و معبد ترسایان باشد. (برهان). معبد و پرستشگاه ترسایان و کنشت. (ناظم الاطباء). کلیسیا. کلیسه. (با کنشت و معرب آن کنیسه مقایسه شود). معبد ترسایان. محل عبادت مسیحیان. (فرهنگ فارسی معین):
در کلیسا به دلبری ترسا
گفتم ای دل به دام تو در بند.
هاتف اصفهانی.
و رجوع به کنشت و کنیسه شود. || پرستشگاه کفار. (غیاث) (آنندراج).


ساز

ساز. (نف مرخم) سازنده ٔ چیزی. (رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). و این در اصل وضع صیغه ٔ امر است که گاهی بمعنی فاعل مستعمل میشود. (آنندراج). به حذف «نده » یا«ان » با الفاظ دیگر منضم شود و اسم فاعل مرکب سازد. در ترکیب با اسماء ذات بمعنی درست کننده و بعمل آورنده و صنیع آید و شغل و عمل را رساند. چون «گر» و «کار»: آئینه ساز. بخاری ساز. تارساز. چاقوساز. چینی ساز. حلبی ساز. خاتم ساز. خوی گیر ساز. داروساز. دندانساز. سماور ساز. صاغری ساز. صندلی ساز. صندوقساز. قابساز. قفل ساز. قنداقساز. کاشی ساز. گچ ساز. گراورساز. مبل ساز. مجسمه ساز. یراق ساز. رجوع به «گر» شود. گاهی بمعنی تعمیر کننده آید و شغل و عمل را رساند: دوچرخه ساز. رادیوساز. زین ساز. ساعت ساز. || «کننده ». در ترکیب با اسماء معنی: پرخاش ساز. تدبیرساز. جادوساز. جلوه ساز (جلوه گر). چاره ساز (چاره گر). حیلت ساز (حیله گر).خشم ساز. زرق ساز. صلح ساز. ظلم ساز. عذرساز. غناساز. کیمیاساز (کیمیاگر). کینه ساز. مهرساز. نیرنگ ساز. رجوع به «گر» شود. || برپای دارنده. منعقدکننده: انجمن ساز. بزم ساز. چنگ ساز. حرب ساز. عیش ساز. || آراینده. رونق دهنده: بزم ساز. خودساز. ظاهرساز. لشکرساز. || پردازنده. ایجادکننده: آهنگ ساز. ترانه ساز. صورت ساز. نغمه ساز. مجسمه ساز. || روبراه کننده. سر و سامان دهنده. فراهم کننده:پاپوش ساز. پرونده ساز. زمینه ساز. سبب ساز. کارساز. وسیله ساز. || نوازنده: ارغنون ساز. بربطساز.چنگساز. دستان ساز. رودساز. زخمه ساز. عودساز. غناساز. نواساز. || سازگارشونده. سازوار. موافق:دمساز. زمانه ساز. طبعساز. || (ن مف مرخم) گاهی بمعنی (اسم) مفعول استعمال یابد: چون کار خدا ساز. کاری که خدا ساخته باشد. مائده ٔ دست ساز. مائده ای که آن را بدست ساخته باشند. (آنندراج):
هر مائده ای که دست ساز فلک است
یا بی نمک است یا سراسرنمک است.
خاقانی (از آنندراج).
بنّا ساز (در تداول عامه خانه ای که بنا ساخته باشد برای فروش که این نوع خانه چندان استحکام ندارد). تازه ساز. نوساز. رجوع به ساختن و ردیف و رده ٔ هریک از کلمات فوق شود.

فرهنگ عمید

کلیسا

معبد مسیحیان، عبادتگاه ترسایان،

فارسی به انگلیسی

کلیسا

Church, Kirk, Sanctuary, Tabernacle

فارسی به عربی

کلیسا

دیر، کنیست

فرهنگ فارسی هوشیار

کلیسا

جای پرستش و معبد ترسایان، محل عبادت مسیحیان، کلیسه

فرهنگ فارسی آزاد

کلیسا

کَلِیْسا CHurch، (غیر عربی)، جامعه مسیحی (اعم از رفتگان یا زندگان)، جامعه مسیحی درهر زمان، متداول فعلی: جامعه مسیحی هر مذهب یا فرقه مثل کلیسای کاتولیک رومی- کلیسای ارتدکس شرقی- کلیسای ارامنه- کلیسای انگلیکن و غیره..،

کَلِیْسا Church، (غیر عربی)، محل عبادت مسیحیان- ساختمان محل عبادت مسیحیان (بعربی کَنِیْسَه می گویند) ایضاً برنامه عبادتی معبد مزبور،

فرهنگ معین

کلیسا

(کِ) [یو.] (اِ.) عبادتگاه مسیحیان.

مترادف و متضاد زبان فارسی

کلیسا

بیعه، پرستشگاه، دیمه، عبادتگاه، عبادتخانه، کنشت، معبد

معادل ابجد

ساز کلیسا

189

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری